تعریف فعل blusen

تعریف فعل blusen (بلوز گشاد): locker sitzende Bluse با معانی، مترادف‌ها، حروف اضافه، مفعول با حالت، اطلاعات دستوری، ترجمه‌ها و جدول‌های صرف.

فعل · haben · منظم
blusen

blust · bluste · hat geblust

انگلیسی blouse

locker sitzende Bluse

معانی

a.locker sitzende Bluse
z.معنی هنوز تعریف نشده است.

صرف معانی

کاربردها

هنوز استفاده ای تعریف نشده است.

مترادفات

هنوز هیچ مترادفی تعریف نشده است.

ترجمه ها

انگلیسی blouse
روسی блуза
اسپانیایی blusa suelta
فرانسوی blouse
ترکی bluz
پرتغالی blusa larga
ایتالیایی blusa
رومانی bluză
مجاری laza blúz
لهستانی luźna bluzka
یونانی χαλαρή μπλούζα
هلندی blouse
چکی volná blůza
سوئدی blus
دانمارکی bluse
ژاپنی ゆったりしたブラウス
کاتالان blusa ampla
فنلاندی löysä paita
نروژی bluse
باسکی blusa solte
صربی labava bluzа
مقدونی лабава блуза
اسلوونیایی sproščena bluza
اسلواکی blúzka
بوسنیایی labava bluzica
کرواتی labava bluza
اوکراینی свободна блуза
بلغاری разхлабена блуза
عبریחולצה רפויה
عربیبلوزة فضفاضة
فارسیبلوز گشاد
اردوڈھیلا بلاؤز

ترجمه ها

صرف

blust · bluste · hat geblust

صرف
 

نظرات



ورود

⁵ فقط در کاربرد محاوره‌ای